loading...
شهرستان مهر ×هیئت تکواندو
هیئت تکواندو بازدید : 670 دوشنبه 03 خرداد 1389 نظرات (0)
با سلام

یکی از دوستان وبلاگی من به نام آقای جعفر که از اهالی تکواندو هم هست تو نظرش گفته بود که تو دوران خدمت به سر میبره و آموزشیش تموم شده . براش آرزوی موفقیت میکنم . با خوندنه نظرش به یاد دوران خدمت خودم افتادم چه دورانی بود .

  دوران خدمت

قبل از شروع خدمت تو ذهنم این دوره دنیای سخت و تاریکی به نظر میومد  . البته نه واسه سختی کار و دوری و تنهایی . سفر تنهایی و دور از خونه بودن رو زیاد تجربه کرده بودم . علی (برادرم که ۴ سال از من کوچیکتره ) بعد از دیپلم به خدمت اعزام شد و بعد از گذروندنه یک ماه از آموزشی دانشگاه قبول شد و برگشت . اونکه سابقه خدمت یکماهه داشت با حرفاش ته دلم رو خالی میکرد و میگفت : میری اونجا یه گروهبان زپرتی !!! سرت داد میزنه " گوسفند اینجارو تمیز کن " . 

خوب من از ۲۰ سالگی در گیر مربیگری بودم و از همون موقع هم به صورت قراردادی معلم مدرسه بودم . پیش خیلی ها عزت و احترامی داشتم و تحمل این وضعیت برام خیلی سخت بود .

اما خوشبختانه خدمت من چه در دوران آموزشی و چه بعد از اون در اوج احترام و راحتی و خوشی گذشت و همش رو هم مدیون تکواندو هستم . فکرشو بکنید ۷۲ نفر جوون پر شور و حال و هم سن و یکدست تو یه خوابگاه هر شب بساط شوخی و خنده و خاطره و ...  

                             دوستان دوران آموزشی

    (از پایین الیاس ، احد ، حسین ، خودم ، ستار و آخریشم اسمش یادم نیست)

   آموزشی من ( میگن آموزشی سخت ترین قسمت خدمته تمرینات نظامی و صف جمع و صبحگاه و ... ) مصادف شد با مسابقات تکواندو سراسری مراکز آموزش ناجا که اتفاقا تو پادگان محل اموزش من یعنی شهید چمران کرج برگزار شد و من هم تو اون مسابقه اول شدم . بعد اون مسابقه اوضاع من تو پادگان خیلی بهتر از قبل شد .

                     قرمانی مسابقات سراسری مراکز آموزش ناجا

امریه باشگاه پاس که برای من صادر شده بود به علت یه سهل انگاری اداری توسط یکی از بستگان نزدیک خودم اجرا نشد و من بعد از آموزشی در تربیت بدنی پلیس راهور تهران بزرگ خدمتم رو ادامه دادم . فکر نمیکنم جایی بهتر از اونجا برای خدمت من پیدا میشد . محیط غیر نظامی با کلاس با تمام امکانات و روسای توپ که گل سر سبدشون جناب سرهنگ عباس ذاکری دلاور (معاون آموزش پلیس راهور تهران بزرگ تو اون زمان ) بود که اگه یه مرد تو نظامیها پیدا بشه اونم  سرهنگ ذاکریه . امیدوارم تو خوانندگان این پست یکی پیدا بشه که ایشون رو بشناسه و سلام منو به ایشون برسونه

 حضور در پادگان شهید چمران به عنوان مربی دفاع شخصی

به هر حال وضعیت من تو خدمت شباهتی به سرباز وضیفه نداشت . قسمت زیادی از خدمت رو تو اردوی مسابقات پیچوندم . قسمت دیگه ایش رو به عنوان مربی دفاع شخصی با افسرای پلیس راهور کار کردم . قسمتیش هم تو برگزاری مسابقات و ... به هر حال با ورزش گذشت .   

 حرکات نمایشی هفته ناجا - فرهنگسرای راضی - 1383

       حرکات نمایشی - نمایشگاه پلیس راهور تهران بزرگ - هفته ناجا ۱۳۸۳ 

خدمت یه حال و هوای خاصی داره .  بعد اون مسوولیت آدم خیلی بیشتر میشه کار و زندگی و . . .  میشه گفت آخرین مرحله بی خیالیه . تا قبل از اون یا دانشجویی یا دانش آموزی بهر حال مسوولیت خیلی زیادی گردن آدم نیست ولی بعد اون اوضاع عوض میشه و به قول یه بنده خدا دیگه مرد میشی

حرکات نمایشی هفته ناجا - فرهنگسرای راضی 1383  

                       (خودم در حال اجرای فیلیپینی)

واقعا واسه خانومها دلم میسوزه که ازاین دوران جالب و پر خاطره که سرشار از تجربه های جور واجوره محرومند . 

همیشه خوش و خرم باشید

نظر فراموش نشه

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 195
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 205
  • بازدید کلی : 31,698